فرض کنید به کشور انگلیسی زبان سفر میکنید و قصد دارید ناهار را در یک رستوران میل کنید .برای این که سفارش خود را ثبت کنید و یا حتی از غذایی هایی که در منو است اطلاع یابید باید کمی با اصطلاحاتی که در رستوران کاربرد دارد آشنا باشید. به همین دلیل امروز میخواهیم تعدادی از کاربردی ترین اصطلاحات رستوران به انگلیسی را برای شما معرفی کنیم.
مقالات مشابه:
لیست اصطلاحات رستوران به انگلیسی
سفارش دادن:order |
پیتزا فروشی:pizzeria/Pizza parlor |
میز را چیدن :Lay the table | بیرون غذا خوردن:eat out |
صورت غذا:menu | دسر: dessert |
رستوران اعیانی: exclusive restaurant | کافه: cafe |
در خانه غذا خورن:eat in | میز رزرو کردن: book a table |
واگن رستوران:diner | صورت حساب: bill/check |
پیشخدمت زن: waitress | کاملا رزرو بودن: be fully booked |
رستوران لب دریا: waterfront restaurant | میز را جمع کردن: clear the table |
انعام: tip | پیشخدمت مرد:waiter |
رو میزی: tablecloth | سفارش گرفت: take order |
رستوران بخر و ببر:take-away/take-out restaurant | پیش غذا: Starter/appetizer |
اغذیه فروشی:snack bar | میز را چیدن : set the table |
ساندویچ فروشی:Sandwich bar | ریز ریز شده : chopped |
صندلی کودک : booster seat | چاشنی / ادویه : season |
سرخ شده با روغن زیاد : deep fried | خورشت : stew |
تزئین غذا / تزئین کردن : garnish | مواد غذایی: Nutrition |
بخارپز کردن: steam | گوشت چرخ کرده: minced |
چاقو: Knife | بخارپز کردن: steam |
چنگال: Fork | سرآشپز: Chef |
نوشیدنی بدون الکل: Soft drink | نوشیدنی الکلی: Hard drink |
جعبه بیرون بر: To go box | آبسرد کن :Water cooler |
نی: Straw | نمک پاش: Salt shaker |
فنجان : Cup | نعلبکی :Saucer |
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.